گر مردى همسرش را به حجاب شرعى ملتزم نکند، آیا فاسق محسوب مىشود؟ ج. اگر امر به معروف و نهىازمنکر با شرایطش را انجام ندهد، فاسق محسوب مىشود. ایت الله بهجت
گر مردى همسرش را به حجاب شرعى ملتزم نکند، آیا فاسق محسوب مىشود؟ ج. اگر امر به معروف و نهىازمنکر با شرایطش را انجام ندهد، فاسق محسوب مىشود. ایت الله بهجت
تا محرم هم ،زمان اندک بود
آخرین باری که به مرخصی آمده بود،تکیه کلام جدیدی پیدا کرده بود.هر حرفی که می زد جمله این آخر عمریه هم به دنبالش می آمد.یکبار که از این تکیه کلام استفاده کردمادرم گفت:زمانی که شایعه کردند تو وبرادرت به شهادت رسیده اید،به آنها گفتم:من پسرانم را در آتشی فرستاده ام که حتی منتظر خاکستر آنها هم نیستم واین صبر وتحمل در من وجود دارد ،اما شنیدن آن از زبان خودت برایم سخت است.حسین گفت:من شوخی نمیکنم کاملا جدی میگویم.مطمئن باشید این روزها آخرین روزهای زندگی من است ودوازده روز دیگر مرا در حرم حضرت معصومه (سلام الله علیها)تشییع خواهید کرد. گذ راوی:برادر شهیدشت اما تاکید حسین روی دوازده روز برایم جای سوال بود.توی خانه نشسته بودم که ناگهان احساس کردم یکی می گویدبرو که حسین منتظر توست.به سمت خانه مادر به راه افتادم .همین که در بازشد ،حسین را دیدم ،تا مرا دید گفت:سلام!برویم؟گفتم :از کجا میدانستی می آیم؟گفت:میدانستم.قبل از رفتن به ایستگاه راه آهن .رفتیم گلزار.بلافاصله حسین رفت سراغ عکس شهید حسن هدایی که به تازگی مفقود شده بود.گفت:دیگر نباید بدقولی کنی.دفعه پیش بدقولی کردی وآبرویم رفت.اما اینبار همه کارهایم را کرده ام .دارم می آیم.باید به قول خودت عمل کنی ومرا ببری..متوجه شدم که حسین با شهید هدایی قول وقرار دارد.حسین رفت وچند روز بعد خبر شهادتش را دادند.زمانی که پیکرش را به قم می آوردند،به اشتباه میرود تهران .به این ترتیب مراسم تشییع پیکر حسین مالکی نژاد دو روز به تاخیر افتاد.روزی که پیکر حسین در حرم حضرت معصومه س تشییع شد ،درست،روز دوازدهم بود.
راه کارهای ابلیس واسه گول زدن ما آدما خیلی سادس....
و بعدش باعث میشه که:
گناهان بزرگ ما رو تو نظرمون کوچیک جلوه میده..گناه پشت گناه ، گناه پشت گناه...
اگر به مردم سوریه محبت کنیم، محبت می بنیم….. متاسفانه سیستم ارتش سوریه با اجبار و جبر با نظامی های خودشون برخورد کردهاند برای همین وقتی که ما الان با دفاع الوطنی کار می کنیم (ارتشی ها) خیلی شیفته ما هستند خیلی از ارتشی ها می خواهند فرار کنند بیایند سمت ما…. چرا؟ (به خاطر اینکه) فقط احترام کردیم ، وگرنه هیچ چیز دیگر به اینها ندادیم . سیستم نظامی اینها باید یاد بگیرد که با احترام با نظامی های خودش برخورد کند …. خود نظامی های سوری، چند تا از سرتیپ ها و سرهنگ هایشان که ما با آنها رفیق هستیم به ما می گویند شما فرماندهی می کنید و ما هم فرماندهی ، فرماندهی ما با تحکم است، اما فرماندهی شما روی قلب بچه های ماست.
به یاد همه ی شهیدان صلوات .........
سینهخیز، در مرقد معشوق میرفتید و من فهمیدم که قلب خود را به مسیر عبور یار آغشته میکنید، تا زمین، صدای درد را از دلهایتان به گوشش برساند.
عیبی ندارد اگر خیلی شبیه عکسِ خودت نماندهای؛ وقتی روح، بزرگتر میشود، از همه طرف بیرون میزند؛ حتی از میلههای موازیِ اسارت.
روزی که آمدی، یکی یکی در چشمها مرور شدی و سرانجام، یکی تو را برگزید؛ پیرمردی که میگفت پدرت بوده است، اما حالا دیگر به آستین بالا زدن برای تو فکر نمیکند؛ چرا که تلاطم آستینِ آزادت در باد، فقط نیمی از تو را در آغوشش سپرده بود و نیمِ دیگر از بهشت تو را تماشا میکرد.
برای برداشتنِ کولهبار از دوشِ او، همان یک دست کافی بود.
نـه بـرای نشـان دادن فقـر در سریـال هـای کشـورم است … نـه لبـاس متهمـان ِ دادگـاه و زنـدان هـا … چـادر مـن تـاج بنـدگـی مـن است … سنـد زهـرایی بـودنـم را امضــا میکنـد …!چـادرِ مـن
در رکوع و سجــودِ خامنـــهای
من هم از دور ســرنگون دلـــم
خاصه وقتِ قنـوت او کز غیب
دستها میشــود ستــون دلــم
او به یک دست و من هزاران دست
بــا وی افشانــم از بطــون دلـم
عرشیان میکشند صف به نمـــاز
از درون دل و بــــرون دلــــم
من برونی نیم، خـــدا دانــــد
کاین صـلا خیزد از درون دلم
مۆمنان و نیکان نیز به میزان گناهانی که از آنها سرزده است، کیفر می شوند:
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود: « عذاب مۆمن در قبر، کفاره ی گناهان اوست.» (1)
امام رضا علیه السلام فرمود: « کسی که به حق معتقد بوده، سپس گنهکار شود و پیش از مرگ توبه نکند، در جهان برزخی به اندازه ی گناهانش او را عذاب دهند؛ تا اینکه در قیامت گناهی به گردنش نباشد.» (2)
فشار قبر نیکان، به خاطر برخی گناهان است که در ادامه ی بحث به آنها اشاره می شود.
مدت و مقدار عذاب قبر نیز بستگی به میزان گناهان شخص دارد؛ لذا برخی یک لحظه، بعضی یک شبانه روز و عده ای یک هفته و ... در رنج و ناراحتی به سر می برند.
چند ماجرای آموزنده و حکایت شگفت و سازنده را در این باره یادآور می شویم:
الف- او اینک در فشار است:
به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله خبر رسید که سعد بن معاذ انصاری- رئیس طایفه ی انصار و یکی از یاران بسیار با ارزش پیامبر که بی اندازه مورد احترام آن حضرت بود- از دنیا رفته است.
پیامبر گرامی اسلام، بدون اینکه کفش و عبایش را بپوشد، سراسیمه برای شرکت در مراسم بزرگداشت آن مرد بزرگ شتافت و یارانش نیز در پی او برخاستند و حضرت را همراهی کردند.
پیامبر ناظر بر غسل و کفن سعد بود و با پای برهنه در تشییع جنازه، در گرفتن تابوت و حمل آن نیز شرکت داشت.
هفتاد هزار فرشته، همراه جبرئیل امین به احترام این صحابی بزرگوار در تشییع جنازه حضور یافته بودند.
در هنگام خاک سپاری، پیامبر با دست مبارکش او را در قبر گذارد و در خاک ریختن، سنگ گذاشتن و مسدود نمودن قبر نیز کمک کرد و در نتیجه سعد با تمام احترامات خاص به خاک سپرده شد.
مادر سعد که از این همه بزرگداشت فرزندش به وجد آمده بود، با صدایی بلند گفت: « ای سعد! بهشت بر تو گوارا باد!»
پیامبر فرمود: « ای مادر سعد! دست نگه دار؛ او اینک در فشار است!».
حاضران از این گفته پیامبر بسیار شگفت زده و افسرده گشتند.
هنگام بازگشت، عده ای از اصحاب عرض کردند: « یا رسول الله! کسی مانند سعد هم عذاب می شود؟»
حضرت فرمود: « آری. سعد به جهت بد اخلاقی با خانواده اش، مدت کمی- به اندازه ای که گناهانش پاک گردد- عذاب می شود». (3)
مدت و مقدار عذاب قبر نیز بستگی به میزان گناهان شخص دارد؛ لذا برخی یک لحظه، بعضی یک شبانه روز و عده ای یک هفته و ... در رنج و ناراحتی به سر می برند
ب- قبرش از آتش شعله ور شد:
کسی را در قبرش نشاندند و به او گفتند: « ما مأموریم که صد تازیانه از عذاب الهی به تو بزنیم!»
گفت: « از عذابم درگذرید که طاقت آن را ندارم».
پس از گفت و گوی میان او و فرشتگان، وی را گفتند: « چاره ای نیست مگر اینکه یک تازیانه بر شما زده شود».
گفت: « به چه دلیل باید عذاب شوم!»
گفتند: « به جهت اینکه روزی [ نماز را سبک شمرده و] بی وضو، نماز خواندی؛ دیگر اینکه بر ضعیفی گذشتی، [ و قادر بر یاری نمودنش بودی؛ اما] کمکش نکردی».
پس او را تازیانه ای زدند که در اثر آن، قبرش از آتش شعله ور شد (4).
ج- ضد ولایت نیز عذاب می شود:
« شخصی به نام علی بن حمزه، امامت حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام را انکار می کرد و با آن حضرت دشمنی می ورزید.
پس از مرگش، حال او را از امام پرسیدند.
امام فرمود: در مورد امامان از او پرسیده شد تا نوبت به من رسید؛ وقتی مرا منکر شد؛ ضربه ای بر او زدند که آتش از قبرش زبانه کشید» (5).
سپس بر عده ای گذشتم که شکمهایشان به قدری بزرگ بود که نمی توانستند برخیزند! پرسیدم: اینان کیانند؟ گفت: اینها رباخواران امت تو هستند که هرگاه عزم برخاستن کنند، شیطان مزاحم شود و همواره آنان را می آزارد و سرنوشت اینان همچون آل فرعون است که شب و روز بر آتش نمایانده می شود...»
از روایات فهمیده می شود که برخی از گناهان سبب عذاب نیکان و مۆمنان در قبر است. در خبری طولانی، راجع به معراج پیامبر خدا صلی الله علیه و آله آمده است:
«... قومی را دیدم که به غذاهای پاک و ناپاک دسترسی داشتند؛ اما از غذاهای خبیث و ناپاک می خوردند!
از جبرئیل پرسیدم: اینها کیانند؟
گفت: کسانی از امت تو هستند که در دنیا حرام خوار بودند!
سپس بر عده ای گذشتم که لبهایشان، همچون لبهای شتر، بزرگ و بدشکل بود و با قیچی گوشت خود را می بریدند و در دهانشان می گذاشتند.
پرسیدم: اینها کیستند؟
جبرئیل گفت: اینها بدگویان و غیبت کنندگان عیبجوی امت تو هستند!
پس از آن، بر گروهی گذشتم که سر و صورتشان را با سنگ می شکستند!
پرسیدم: اینها چه کسانی هستند؟
گفت: اینان، ترک کنندگان نماز عشایند.
بعد از آن، جمعیتی را دیدم که از دهان و پشتشان، آتش بیرون می جهید!
پرسیدم: اینان کیستند؟
گفت: اینها ستمکارانی هستند که دارایی یتیمان را به یغما می بردند.
سپس بر عده ای گذشتم که شکمهایشان به قدری بزرگ بود که نمی توانستند برخیزند!
پرسیدم: اینان کیانند؟
گفت: اینها رباخواران امت تو هستند که هرگاه عزم برخاستن کنند، شیطان مزاحم شود و همواره آنان را می آزارد و سرنوشت اینان همچون آل فرعون است که شب و روز بر آتش نمایانده می شود...» (6).
امیرمۆمنان، علی علیه السلام فرمود: « عمده ی عذاب قبر برای سه چیز است:
1- سخن چینی.
2- دوری ناجستن از بول.
3- دوری گزیدن مرد از همسرش» (7).
بنابر آنچه گذشت، موارد زیر، سبب عذاب قبر مۆمنان و نیکان است:
1- غیبت.
2- نمیمه ( سخن چینی).
3- عیب جویی.
4- بدزبانی.
5- سبک شمردن نماز.
6- دوری نکردن از ترشحات بول (8).
7- رعایت نکردن حلال و حرام خدا.
8- رباخواری.
9- خوردن مال یتیم.
10- کمک نکردن به نیازمندان.
11- بدرفتاری با خانواده.
12- دوری گزیدن مرد از همسر خوی