خصـــــــــوصی

می نویسم برای خودم

خصـــــــــوصی

می نویسم برای خودم

خصـــــــــوصی

می نویسم که شب تار سحر می گردد
یک نفر مانده از این قوم که بر می گردد

اللهم عجل لولیک الفرج

روز دوازدهم

يكشنبه, ۹ شهریور ۱۳۹۳، ۰۳:۰۰ ب.ظ

آخرین باری که به مرخصی آمده بود،تکیه کلام جدیدی پیدا کرده بود.هر حرفی که می زد جمله این آخر عمریه هم به دنبالش می آمد.یکبار که از این تکیه کلام استفاده کردمادرم گفت:زمانی که شایعه کردند تو وبرادرت به شهادت رسیده اید،به آنها گفتم:من پسرانم را در آتشی فرستاده ام که حتی منتظر خاکستر آنها هم نیستم واین صبر وتحمل در من وجود دارد ،اما شنیدن آن از زبان خودت برایم سخت است.حسین گفت:من شوخی نمیکنم کاملا جدی میگویم.مطمئن باشید این روزها آخرین روزهای زندگی من است ودوازده روز دیگر مرا در حرم حضرت معصومه (سلام الله علیها)تشییع خواهید کرد. گذ

شت اما تاکید حسین روی دوازده روز برایم جای سوال بود.توی خانه نشسته بودم که ناگهان احساس کردم یکی می گویدبرو که حسین منتظر توست.به سمت خانه مادر به راه افتادم .همین که در بازشد ،حسین را دیدم ،تا مرا دید گفت:سلام!برویم؟گفتم :از کجا میدانستی می آیم؟گفت:میدانستم.قبل از رفتن به ایستگاه راه آهن .رفتیم گلزار.بلافاصله حسین رفت سراغ عکس شهید حسن هدایی که به تازگی مفقود شده بود.گفت:دیگر نباید بدقولی کنی.دفعه پیش بدقولی کردی وآبرویم رفت.اما اینبار همه کارهایم را کرده ام .دارم می آیم.باید به قول خودت عمل کنی ومرا ببری..متوجه شدم که حسین با شهید هدایی قول وقرار دارد.حسین رفت وچند روز بعد خبر شهادتش را دادند.زمانی که پیکرش را به قم می آوردند،به اشتباه میرود تهران .به این ترتیب مراسم تشییع پیکر حسین مالکی نژاد دو روز به تاخیر افتاد.روزی که پیکر حسین در حرم حضرت معصومه س تشییع شد ،درست،روز  دوازدهم بود.

راوی:برادر شهید

  • گل نرگس

نظرات  (۹)

عکس یه زمانی هدر م بود
پاسخ:
سلام مممنون از حضورتون
یاعلی

پیشونی بندها رو با وسواس زیر و رو می کرد …

پرسیدم : دنبال چی می گردی ؟

گفت : سربند یا زهرا !

گفتم : یکیش رو بردار ببند دیگه ، چه فرقی داره ؟

گفت : نه ! آخه من مادر ندارم …

پاسخ:
سلام 
ممنون از حضور و مطلب زیباتون
یا علی
  • پرنسس های چادربه سر
  • سلام تشکرازحضوررگرمتون
    من باتبادل لینک موافقم
    منولینک کنیدخبربدین
    فورالینک شین.
    یاعلی
    پاسخ:
    سلام تشکر از حضورتون
    حتما بهتون خبر میدم
    یا علی
  • رهروان زمینی
  • سلام خواهرم زیبا بود ،هرپستی که از شهدا می بینم زیباست... موفق باشید
    پاسخ:
    سلام خواهر ممنون از حضورت
    یاعلی
  • سید هادی حسینی
  • روحمان به یادشان شاد::

    چقدر از منش این شهدا دور شدیم

    آنقدر خیره به دنیا شده و کور شدیم

    معذرت از همه خوبان و همه همرزمان

    ما برای شهدا وصله ی ناجور شدیم

    شهدا در همه جا فاتح اصلی بودن

    عجب اینجاست که ما این همه مغرور شدیم

    شکر ، با سابقه ی دوستیِ با شهدا

    ما عزیز دل مردم شده مشهور شدیم

    و از آن برکت خون شهدامان حالا

    ما مدیر کل و مسئول شده مسرور شدیم


    و اگر حرفی خلاف شهدامان گفتیم

    یحتمل مصلحتی بوده مجبور شدیم

    پرکشیدن چه مستانه و رفتند و ما

    در میان قفس نفس چه محصور شدیم


    التماس دعا
    پاسخ:
    سلام ممنون از حضور و پست زیباتون
    یا زهرا..
    سلام عزیز
    شماهم باافتخارلینک هستی///
    پاسخ:
    سلام تشکر
    یا علی
  • امیرعلی علوی مهر
  • سلام...ممنون از مطلب خوبتون.
    اللهم الرزقنا توفیق الشهاده
    پاسخ:
    سلام نظر لطفتونه
    یاعلی
    امروزه زنده نگه داشتن یاد و خاطره شهدا کمتر از شهادت نیست. "مقام معظم رهبری"

    سلام خواهرم
    زیبا بود
    به روزم با دغدغه خرید نوشت افزار در آستانه آغاز سال تحصیلی جدید
    یا زهرا...
    پاسخ:
    سلام خواهرم نظر لطفته
    چشم خدمت میرسم
    یا زهرا..
  • فانوس جزیره
  • امیرالمومنین علی علیه السلام فرمودند :
    ظلم قدم را می لغزاند، نعمت ها را سلب می کند و امتها را به نابودی می کشاند.
    غررالحکم . ح 1041

    سلام علیکم
    ان‌شاالله که هیچ وقت ظلم نکنیم
    عاقبتتون بخیر / یاابوتراب
    پاسخ:
    سلام حدیث زیبایی بود
    انشاالله
    یاعلی

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی